کعبه ی عشق ¡

مقدمه

☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

آخرین تغییرات:
توسط
نسخه چاپی شعر
به ! که خوش چهره تر از نسترن و نسرینی
خوشتر از قند و عسل با لب خود شیرینی
از سراپای تو آید همه عطر گل ناز
با چنین بوی خوشی مژده ی فروردینی
من که نوشیده ام از تجربه انواع شراب
چون لبت خوش نچشیدم که عجب نوشینی
از دل و جان بپرستم رخ زیبای تو را
روی تو کعبه و گویا که بت زرینی
مذهبم غیر فرامین و قوانین تو نیست
عجب از اینکه ببینم تو خودت بی دینی
هر کسی شد بت عالم نبود پیرو دین
تو که خود بت شده ای عامل صد آئینی
من مریض و تو طبیبی ؛ برسان شهد شفا
ای که هر درد مرا با لب خود تسکینی
پس بیا بوسه عطا کن که مرا با کرمت
تا قیامت همه جا سالم و خرم بینی
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

پی نوشت

.

☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
وقتی تو با منی همه ی این جهان خوش است
هم در بهار خرم و هم در خزان خوش است
تضمین شود کنار تو عیشم که در برت
تقدیر و بخت و طالع و اقبال مان خوش است
معنا نمی دهد سخن از بهره یا ضرر
با من کنی معامله حتی زیان خوش است
من اختیار خود به تو تنها سپرده ام
با این یقین که هر چه پسندی همان خوش است
فرمان و چرخ زندگی ام پس به دست توست
دانم که هر کجا که رویم آن مکان خوش است
دعوت شدم که خارج ایران شوم مقیم
ماندم ولی ؛ که با تو همین اصفهان خوش است
با من بمان همیشه که وقتی تو با منی
در هر کجای عالم و هر کهکشان خوش است
اینگونه گویمت که یقین در کنار دوست
هر جای و نقطه از دو سرا هر زمان خوش است
دور از تو در بهشت برین هم پر از غم است
اما جهنمی که تو باشی در آن خوش است
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

دیدگاه و پیام شما

از اینکه دیدگاه خود را به اشتراک می‌گذارید، سپاسگزاریم.