شعر طنز روحانی متشکرم : سپاسگزاری از دولت تدبیر و امید

مقدمه

در پایان دوره ی چهار ساله ی خدمتگزاری دولت تدبیر و امید بر خود لازم دانستم به نمایندگی از تمام ملت قدرشناس ایران از جناب آقای شیخ حسن روحانی و کابینه ی فشل و نا کارآمدش تشکر کنم از این رو غزل جاهلانه ای را در این رابطه سروده ام که تقدیم می کنم

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶

آخرین تغییرات:
توسط
نسخه چاپی شعر
‌ بنده از هر دولتی در هر زمان متشکرم
جای هر مرد و زن و پیر و جوان متشکرم
گر چه ملت قدر این دولت نمی داند ، ولی
من به جای مردم نامهربان متشکرم
حق ما مردم یقین شمشیر چنگیز است و شمر
پس هم از خلخالی و هم طالبان متشکرم
دشمن و بیگانه در ذهنم نمی گنجد ، لذا
بنده حتی از ترامپ و اردوغان متشکرم
خائنین دائم در این کشور خیانت کرده اند
من ولی از مادران خائنان متشکرم
هر چه می گردد گران اینجا فروشش بهتر است
ای که سازی مرغ و بنزین را گران متشکرم
هر کسی قطعا به کاری خبره و کارآمد است
از همین رو از تمام خبرگان متشکرم
بهر تعمیر ژیانم چونکه رفتم نزد شیخ
من از او با اینکه سوزانده ژیان متشکرم
شیخ اگر سوزانده ماشین را مقصر بنده ام
از همین رو از خودم هم بی کران متشکرم
ملتی چون کشوری را دست ناشی داده است
پس هم از مردم هم از آن ناتوان متشکرم
کل ایران هم اگر تقدیم امریکا شود
همچنان از دولت و آن قهرمان متشکرم
چون اگر اینگونه هم شد سربلند این دولت است
اشتباهی کرده ملت ، پس از آن متشکرم
جای روحانی بود در مسجد و منبر ، ولی
گر برد طیاره را تا آسمان متشکرم
این هواپیما کند قطعا سقوطی در بهشت
ای که ما را می رسانی تا جنان متشکرم
اجرکم الی الله
سروده ی 18 اردیبهشت 1396
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
.

پی نوشت


البته شاید کسی به بنده بفرماید که آقاجان! دولت محترم اگر خدمتی برای مردم انجام داده فقط برای رضای خدا بوده و قطعا هیچ چشم داشتی به زبان تشکر مردم ندارد. لذا چه لزومی داشت که شما این تقدیرنامه را تدوین و ارسال نمایید؟
 در پاسخ بنده عرض میکنم در این که دولت محترم  هرچه کرده فقط برای رضای خدا بوده که شکی نیست، اما عزیز من! شما به عنوان یک انسان منصف و قدرشناس حتی وقتی برای چند دقیقه هم سوار تاکسی میشوید همین که میخواهید پیاده شوید با اینکه کرایه ی راننده را هم پرداخت میکنید اما باز هم از شما این انتظار هست که از راننده ی محترم تشکر نمایید. حال دولتی که سالها شبانه روز در خدمت مردم بوده تشکر لازم ندارد!؟
ضمن اینکه جهت فرهنگ سازی و ایجاد فضای تشکر در جامعه این تشکر خالصانه  لازم و ضروری به نظر میرسید. و قطعا این تقدیرنامه میتواند اثرات مثبت دیگری را نیز در جامعه باعث گردد.
برای مثال این تقدیر نامه می تواند به عنوان یک سند تاریخی معتبر در ثبت موقعیت اجتماعی ما در سطح  جهان، نقش به سزایی ایفا نماید و فرضا آیندگان از روی آن خواهند توانست، اوضاع زمان ما را مورد بررسی و مطالعه قرار دهند و از همه مهم تر این که مثلاً در 2500 سال دیگر مردم ما می توانند از اين بابت فیس کنند و به ملت های دیگر فخر فروشی نمایند و بگویند ببینيد، ما در 2500 سال پیش چه فرهنگ و تمدنی داشته ایم که مردم از دولتهای محترم خود تقدیر می کرده اند (چیزی که در هیچ جای جهان سابقه نداشته است) و احتمالاً از راه همین فخر فروشی درآمد خوبی نیز برای فرزندان این مرز و بوم حاصل خواهد شد.

و اما مهمترین خاصیت تقدیرنامه این است که با وجود چنین تقدیرنامه ای دیگر لازم نیست رئیس دولت محترم هرساله چند ساعت در صدا و سیما وقت گرانبهای خود را صرف کند و به جای مردم از خود و دیگر اعضای دولت محترمش تقدیر و تشکر نماید.
خاصیت دیگری که تقدیر نامه دارد این است که از این پس، جوانانِ عزیز ما به جای استفاده از مواد مخدر و یا احیاناً قرص های پُرخطر روان گردان ، می توانند برای ایجاد نشاط و یا رفع افسردگی و دیگر ناراحتی های احتمالی، یک روز در میان صبح ها قبل از غذا ( به صورت ناشتا ) یک بار از روی این تقدیر نامه بخوانند تا حداقل برای 48 ساعت چنان شارژ شوند که دیگر هیچ احتیاجی به مواد مخدر و قرص های اکس و کوفت و زهرمار نداشته باشند. مسلماً این موضوع پیامدهای خوشایند دیگری از قبیل: کاهش نرخ مواد مخدر، کسادی بازار آن ، پایین آمدن مصرف سوخت، کاهش ترافیک،  رفع بیکاری، مهار تورم، توسعه ی صادرات، افزایش ذخیره ی ارزی، پایین آمدن آمار طلاق،  نابودی آفات نباتی، دائمی شدن جریان آب زاینده رود و.... و  هزاران مزایای دیگر را نيز در بر خواهد داشت.

با  تـشکر
به نمایندگی از ملت قهرمان ایران
الاصغر الشّعرا ( حسین  مفـیدی فر )

☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
یک سنت رایجی که از فضل خداست
قانون لیاقت و اجر و جزاست
جمهوری اسلامی ما هم به یقین
شایسته ترین حکومت و در خور ماست
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
هر شکل حکومتی که هر جا بر پاست
ترسیم نهاد مردمان در آنجاست
روحانی و امثال رئیسی هر یک
تندیس و عصاره ی دقیقی از ماست
در صورت تمایل چند شعر سیاسی کوتاه را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

.

.

دیدگاه و پیام شما

از اینکه دیدگاه خود را به اشتراک می‌گذارید، سپاسگزاریم.

نظر توسط محام

عالی کاش تبدیل به فایل PDFمیکردید پدر دسترس
هرچند مدرس فنی هستم ولی شعر طنز عشقمه

نظر توسط

سلام بر شما فرهیخته ی گرامی
ممنونم از اظهار لطف حضرتعالی

برای مطالعه ی دیگر اشعار طنز بنده به سایت زیر مراجعه فرمائید

https://www.mofidifar.com/شعرهای-با-موضوع/طنز


سلامت و موفق و سرافراز باشید
ان شاءالله
محام عالی کاش تبدیل به فایل PDFمیکردید پدر دسترس هرچند مدرس فنی هستم ولی شعر طنز عشقمه

نظر توسط قاسم

برایت متاسفم با این همه دغل بازی اگر یکی از این مرهایی که در بعد انقلاب سرودی در قبل انقلاب می گفتی همچون بقیه شاعران و مبارزان حکم اعدامت را براحتی میزدند بهتر بجای حرافی و چرت و پرت و گزافه گویی کمی تاریخ بخصوص تاریخ واقعی معاصر را بخوانی تاکمی فهم و دریایت پیدا کنی شاعری کردی که چون تو کس کردی در نامروتی چون تو کس نکرد

نظر توسط

سلام بر شما

ببخشید
اولا
مشخص نکردید ایراد معرهای بنده کجاست

ثانیا بنده در زمان انقلاب یازده ساله بودم و معر گفتن را از سال۱۳۶۸ شروع کردم

ثالثا
ای کاش حکم اعدام مرا صادر می کردید تا از این جهنمی که شما و اربابان تان برایم ساخته اید نجات پیدا می کردم....


ایران ما اگرچه گلستان خرم است ،
اسباب دلخوشی همه در آن فراهم است ،

اما از این جهت که تعقل در آن کم است
در دست بی کفایت جمعی معمم است

پس بهر ما بهشت خدا هم جهنم است.....
قاسم برایت متاسفم با این همه دغل بازی اگر یکی از این مرهایی که در بعد انقلاب سرودی در قبل انقلاب می گفتی

نظر توسط

سلام بر شما
ممنونم از اظهار لطف حضرتعالی

سلامت باشید ان شاءالله
محمد دمت گرم استاد

نظر توسط Mofidifar Admin

سلام بر شما
ممنونم از لطف حضرتعالی

سلامت باشید ان شاءالله
مهدی ایول داداش

نظر توسط علی

دمتون گرم میخونم حال میکنم

نظر توسط محمد چاکرالحسینی

باسلام
بنده نه حال نـمیکنم بلکه افسوس می خورم که چرا چنان بـی لیاقهائ را انتخاب کردیم که حال وقت بگذاریم وناخواسته به یکدیگر چیزی بگوئیم که دور از شائن مسلمانی باشد؟؟؟

نظر توسط Mofidifar Admin

سلام بر شما

البته این ابیات طنز هست و گوشه و کنایه هم به دولت های بی کفایت هم به ما مردم بی لیاقت

زیرا
به نسبت حاکمان را با خلایق
مثل باشد خلایق هر چه لایق....
محمد چاکرالحسینی باسلام بنده نه حال نـمیکنم بلکه افسوس می خورم که چرا چنان بـی لیاقهائ را انتخاب کردیم که حال وقت بگ

نظر توسط

سلام
Mofidifar Admin

نظر توسط

سلام بر شما انسان شجاع و دلدلر با حس مسئولیتی بسیار عالی و ناب
بدبختی و گرانی و فقر و بیکاری کشور را فراگرفته آن وقت حکام دم از دین و قرآن و امام حسین میزنند اف بر این مدیریت و تف به این سیاست

نظر توسط Mofidifar Admin

سلام بر شما
ممنونم از لطف حضرتعالی و نظر لطف تان

سلامت باشید ان شاءالله

نظر توسط ناشناس

بهرحال اگر ریشه ای فکر کنیم این همه مصیبت وبلا وفتنه وگرفتاری که مثل باران سیاه برای ملت ایران میباره از اعمال بد خود ماست:فساد اخلاقی و بی بندوباری مهلک وفراگیر،بیرحمی تمام عیار ومنفعت طلبی ،کلاهبرداری ومال مردم خوری وچپاول حق همدیگه،رعایت نکردن حرام وحلال وبی توجهی به دستورات خداوندو....من آخوندو بسیجی واینا نیستم ،فقط عرض من اینکه به خاطراین اخلاقیات، که چند موردشو ذکر کردم و در بین جامعه ایران داره مثل ویروس گسترش پیدا میکنه،هستش که خداوند این بلاها رو سرمون میاره ،روحانی وترامپ و فلان وبهمان،کاره ای نیستن ،فقط طبق فرمایش خدا شرشون به خاطر اعمال ناشایست ما ،مارو گرفتار کرده،گرفتار شدیم به خاطر اعمال پست خودمون،غرض بنده این بود اگه جناب استاد درمورد این مسائل که ریشه تمام بدبختیاس هم شعر میگفتن خیلی عالی میشد.

نظر توسط Mofidifar Admin

سلام بر شما هموطن عزیز و فهیم

بله دقیقا درست می فرمائید

البته بنده در برخی از اشعار به این موضوع اشاره کرده ام

سلامت و موفق و سرافراز باشید ان شاءالله

نظر توسط

خدا روح پدر روحانی رابیامرزد اقای قی رئیسی که با زور تقلبی قدرت گرفت یکسال نشده همه چیز خراب کرد لعنت براین دولت بی کفایت

نظر توسط Mofidifar Admin

با عرض سلام و ادب و احترام


لطفا حکایت ذیل را با تامل مطالعه فرمائید که در زمان انتخابات سال ۱۳۹۶ نوشته بودم


خوابی که پنج سال پیش دیدم و دقیقا تعبیر شد



نتیجه ی یک انتخاب اشتباه



چندی پیش به همراه خانواده و چند تن از اعضای فامیل با هواپیما عازم سفری زیارتی بودیم

مسافرها همه داخل هواپیما نشسته بودند و خود را برای پرواز آماده می کردند که صدای بحث و جدل از قسمت جلوی هواپیما شنیده شد....

آرام آرام بحث بالا گرفت بطوری که کم کم این بحث ها به مشاجره تبدیل شد
خیلی زود متوجه شدم که مشاجره میان دو نفری پیش آمده که لباس خلبانی پوشیده و هر یک خود را از دیگری بهتر می داند و می خواهد خودش پشت کابین هواپیما بنشیند تا به سوی مقصد پرواز کنیم

پس از چندی به هر حال قرار شد مسافرین از بین این دو خلبان یکی را به عنوان کاپیتان انتخاب کنند

اینجا بود که دیگر بحث به میان مسافرها هم کشیده شد
هر کسی نظری می داد.‌‌‌‌...

یکی می گفت او را انتخاب کنید که ریش دارد او پیداست آدم متعهدی است....

دیگری می گفت نه ،او شایسته نیست ، به رقیبش رای می دهیم که سه تیغه کرده پیداست که او برای این کار مناسب تر است و تیپش هم بیشتر به خلبانان می آید....

ناگهان پدرم از روی صندلی اش بلند شد و گفت:
این دو نفر را می شناسم!
اینها از بچه های محله ی ما هستند!!
آن یکی که ریش و سبیل دارد شاهین قصاب ، و آن دیگری که بی ریش و سبیل می باشد رامین بقال است!!!
اما اینها را چه به خلبانی؟؟!!....


ولی صدای پدرم در میان هیاهوی مسافرین گم شد
تا اینکه بالاخره پدرم عصبانی شد و داد و بیداد به راه انداخت که:
اینها هیچکدام خلبان نیستید اینان را چه به خلبانی!!؟؟....
ای مردم برای چه جان خود را به دست اینها می سپارید؟؟!!....

هر کسی چیزی می گفت
یکی می گفت: آقای محترم لطفا در کاری که به تو مربوط نیست دخالت نکن

دیگری گفت: اگر اینها بقال و قصابند پس چرا لباس خلبانی پوشیده اند؟

یکی هم افاضه فرمود: خب شاید در کنار حرفه ی شان آموزش خلبانی هم دیده اند.....

به هر حال بحث بالا گرفت و زمزمه ها شروع شد......
تا اینکه بالاخره دو نفر از خدمه ی هواپیما آمدند و پدرم را گرفتند و به زور او را از هواپیما بیرون انداختند

من و چند نفر دیگر هم خواستیم از هواپیما خارج شویم که خدمه ی هواپیما

نظر توسط



من و چند نفر دیگر هم خواستیم از هواپیما خارج شویم که خدمه ی هواپیما اجازه ی خروج به ما ندادند.....

تا اینکه بالاخره اکثریت مسافران رامین بقال که سه تیغه کرده بود را به عنوان خلبان انتخاب کردند

دقایقی دیگر هواپیما با چند تکان محکم و ذکر هزار انا انزلناه از زمین بلند شد
چند دقیقه ای بیشتر در آسمان پرواز نکرده بودیم که ناگهان کسی از کابین خلبان پشت بلندگو اعلام خطر کرد و تا آمدیم به خودمان بجنبیم هواپیما به همراه همه ی سرنشینانش سقوط کرد....

همین که هواپیما به زمین برخورد کرد ناگهان از خواب پریدم ، دیدم از روی تخت به زمین افتاده ام.....

صبح موقع صرف صبحانه خوابم را برای پدرم تعریف کردم ، گفت:
ان شاء الله که خیر است....
راستی بگو ببینم!
جمعه بالاخره به چه کسی رای خواهی داد؟؟؟؟
به رئیسی یا روحانی؟؟؟!!!

گفتم پدر جان به هر کدام که شما بفرمائید

پدر فرمودند:
فرقی نمی کنند
قضیه ی انتخابات حکایت همان خواب دیشب توست
فرقی نمی کنند
به هر کدام رای دهیم سقوط مان حتمی است.....

25 اردیبهشت 1396


در صورت تمایل اشعار و مطالب در ارتباط با موضوع انتخاب شایسته را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید:

https://www.mofidifar.com/سیاسی-اجتماعی/ناشی
Mofidifar Admin با عرض سلام و ادب و احترام لطفا حکایت ذیل را با تامل مطالعه فرمائید که در زمان انتخابات سال ۱