عمری در غفلت و بی خبری و اسیر هوس

مقدمه

من تا لب گور
سرمست غرور
یک آدم کور
بی فهم و شعور
در پرتو نور
کی دیده سرور؟.....
در اینجا از غفلت خویش
 حتی در زمان پیری و پیروی نمودن از هواهای نفسانی گلایه کرده ام....
غفلت اساس تمام گناهان است.
غفلت یعنی فراموش کردن یاد خدا.
غفلت مانند بودن انسان در فضای تاریک است که در این صورت شیطان راحت مجال وسوسه و فریب انسان را خواهد داشت.
غفلت زمانی است که آدمی  نور حضور خدا را درک نمی کند....
ای داد از غفلت.....
ای امان از جهالت....
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

.

آخرین تغییرات:
توسط
نسخه چاپی شعر
گرچه من پیرم ولی چون بچه ای
می روم دنبال هر بازیچه ای
در بهاران فرصت رشد و بقاست
در خزان گلهای هستی در فناست
می رسد فردا خزان ، من در گلم
هرچه می بینم گرفتار دلم
دل مگو ! انبار حرص است و هوس
مثل بادی می روم دنبال خس
حاصل عمرم فقط هیچ است و پوچ
حاصلی دستم نباشد وقت کوچ
کوله بارم خالی از کاری درست
جای آن بارم گناه و فعل سست
آرزوها بنده را همچون سراب
می کشاند هر طرف دنبال آب
هر طرف رفتم نجستم عشق پاک
جز فریب عده ای در بند خاک
لذت دنیا نباشد جز فریب
کی کند جادو گری کار طبیب؟
در پی بازیچه چون طفلی صغیر
بر کف دستان شیطانم اسیر
کودکی سرگرم بازی شد تلف
نوجوانی هم تلف شد بی هدف
از جوانی تا هم اکنون غافلم
چون حماری تا به زانو در گلم
مانده ام بی بهره از دریای نور
گشتم از انوار دانش دور دور
پند پیران را نمی کردم به گوش
گوئیا اصلا ندارم عقل و هوش
دانه ای اینجا نکشتم بر زمین
تا مگر حاصل دهد در یوم دین
مزرعم خالی نباشد ، هرزه هست
کوله بارم پر بود از زشت و پست
از جوانی هر کسی گردیده سفت،
اختیار نفس خود محکم گرفت،
مثل من هنگام پیری خسته نیست
دست و پایش با هوسها بسته نیست
هر که چون من با هوسهایش بساخت
بی گمان عمر عزیزش را بباخت....
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

پی نوشت

.

☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
لذتی که در ترک گناه است
* قطعا در انجام آن نیست *
به یک ساعت که لذت با گناه است
به عمری حاصلش اندوه و آه است
ولی دوری از آن در لحظه ای سخت
جزایش تا ابد احساس جاه است
در صورت تمایل دیگر اشعار کوتاه اجتماعی را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

.

دیدگاه و پیام شما

از اینکه دیدگاه خود را به اشتراک می‌گذارید، سپاسگزاریم.

نظر توسط محمد چاکرالحسینی

باسلام
یاد آوری وتلنگر خیلی خوبی بود مرحبا
ولی متاسفانه بعضی ها که اصلا باین
مطلب فکر نمیکنند وبعضی هم وقتی میفهمند
که آب از سر گذشته وعجل در کنارش نشسته
پناه بخدا‌‌،،،،،

نظر توسط

برای امام خمینی ره
ببخشد به یعقوب ها چشم بینا
بگیرد ز ایوب ها امتحان را

بسی راز ناگفته را سر گشاید
بشوید هم از گرگ کنعان دهان را

بزرگا اماما تو را دوست داریم
و آن انقلاب بزرگ جهان را!