راهپیمائی اربعین حسینی
مقدمه
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
♥♥♥♥♥
خدا را شکر بی پایان که پس از سالها انتظار بالاخره آرزوی زیارت امام حسین علیه السلام در کربلای معلی برایم محقق شد و این افتخار عظیم در اربعین سال 1441 نصیب این حقیر روسیاه گردید
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
آخرین تغییرات:
توسطحسین مفیدی فر
نسخه چاپی شعر
به نام خداوند عشق و امید
روم کربلای حسین شهید
اگر روسیاهم به صدها گناه
ولی روسفیدم کند فضل شاه
که از فضل حق نا امیدی خطاست
عنایات حق جمله مخصوص ماست
که امثال من عامل هر خطا
ندارد پناهی به جز کربلا
در آن جا گدا را عطا می دهند
قلوب سیاهان جلا می دهند
یقین پادشاهی که در کربلاست
به دنیای ما جانشین خداست
یدالله اگر می نماید اثر
به دست ولی می شود جلوه گر
کریم است و بخشنده آن مهربان
کرم می نماید به پیر و جوان
لذا هر مرض را شفا می دهد
دل مردگان را صفا می دهد
خدایا مرا کربلایی نما
برای حسینت فدایی نما
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
❤❤❤❤❤
کربلا را دیدم ای سالار عشق
پس عیان شد بنده را اسرار عشق
اربعین چون آمدم تا کربلا
در مسیرش دیده ام فضل خدا
در طریق اربعین موج شعور
بر مشامم می زند بوی ظهور
پایههای این مبارک اتفاق
بوده وحدت جای تبعیض و نفاق
همدلی در اربعین ناگفتنی است
این تجمع خالی از ما و منی است
در طریقت چونکه با مردم شدم
مثل ریگی در بیابان گم شدم
گم شدم اما بجستم راه دوست
راه آن شاهی که تنها چاره اوست
آن عزیزی را که دنیا غرق نور
می کند وقتی نماید او ظهور
می دهد او کل مردم را نجات
از بلایا از فساد و منکرات
می کند دنیای انسان را بهشت
نسل آدم را کند نیکو سرشت
♥♥♥♥♥
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
در موکب زائران شبی بنشستیم
آمد به دلم ندا که ما یک دستیم
این جنبش اربعین چنین بر دل گفت:
ما منتظر ظهور مهدی هستیم
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
دیدگاه و پیام شما
نظر توسط فرشاد
طاعات و زیارات قبول
مدتی بود که از سایت شما دیدن نکرده بودم
شعر زیبایی بود و جای ادامه دادن دارد...
نظر توسط
نظر توسط فرشاد
نظر توسط
بله ممنونم از نظر لطف شما
نظر توسط موسی
نظر توسط Mofidifar Admin
دعا کنید خدا عقلم بدهد
ممنونم
نظر توسط گرشاسب
با احترام به باور شما عزیز بزرگوار، بنده فکر میکنم تمام این داستان ها برای سر کار گذاشتن مردم بیچاره ایران است.
بزرگوار یک ماه است که تمام بودجه مملکته صرف این داستان راه پیمایی شده.
تمام اخبار وشبکه های رادیو وتلویزیون ااین راه پیمایی را تبلیغ میکنند، انگار که در این مرزوبوم هیچ مشکلی وجود ندارد.
باری برادر هر چیزی را که جمهور اسلامی روی آن مانورو می دهد باید تاکید میکنم باید با شک به آن نگریست.
التماس کمی تفکر.
پاینده باشید
نظر توسط
ضمن تشکر از حضرتعالی به خاطر نظر لطف تان نسبت به این حقیر در مورد اینکه فرمودید
باید به همه ی اقدامات نظام جمهوری اسلامی ایران شک کرد.....
باید عرض کنم که
بطور قطع و یقین هیچ کس و هیچ گروه را نه می توان خوب مطلق و نه می توان بد مطلق قلمداد کرد
مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران اگر چه متاسفانه بسیاری از اقدامات شان جاهلانه و غلط بوده است اما تنها موردی از اقدامات شان که یقین دارم درست است همین برپایی راهپیمایی شکوهمند اربعین است
زیرا حداقل آثار مثبت آن ایجاد حس دوستی و برادری بین دو ملت ایران و عراق است
دو ملتی که قبل از اسلام و مخصوصا در زمان ساسانیان یک ملت واحده بودند
ضمن اینکه اگر چه بار معنوی راهپیمایی اربعین ورای درک امثال بنده است اما همین ایجاد وحدت به تنهایی یک جهان ارزش دارد
در هر صورت شما هم اگر از زاویه ی دید بنده به قضیه نگاه کنید صحبت بنده را تایید خواهید کرد
سلامت و موفق و سرافراز باشید
ان شاءالله
نظر توسط مسعود کریمی
تا عقل را چی تعریف کنین....
نظر توسط مسعود کریمی
واقعا از اشعار و نوشته های شما لذت و بهره وافر بردم
اجرتان با سید و سالار شهیدان
نظر توسط
ممنونم از لطف حضرتعالی و ابراز محبت تان
سلامت و حاجت روا باشید ان شاءالله
نظر توسط
اژ اینکه پیاده روی کربلای معلا نصیب وقسمت شما شده خوشالم و قبولی زیارت شما را از خداوند خواهانم اما کاش در پیاده روی شما را از نزدیک میدیدم واز حظورتان فیض میبردم مطالبی که در مورد پیاده روی زحمت کشیده بودید را خواندم واز بیانات واقع بینانه شما لذت بردم و از خداوند برای بر ٱمده شدن حاجت شما دعا کردم
کم سعادت نیست اربعین با عشق میباشی براه
گام گامت را کریمی می کند هر دم نگاه
نظر توسط
ممنونم از اینهمه لطف حضرتعالی و ابراز محبت تان
خداوند شما را حفظ فرماید و در طریق حق و حقیقت ثابت قدم نماید و هر ساله نام تان را جزو زائرین حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ثبت کند
سلامت و حاجت روا و عاقبت بخیر باشید
ان شاءالله
نظر توسط گرشاسب
در پاسخ به برادر عزیز آق مسعود کریمی
برادر عزیز اگر کلاسهای درس ویران ویا کپر های به ظاهر مدرسه را در سیستان وبلوچستان خوب بنگری یا آب آشامیدنی آنها را بچشی،به روشنی درخواهی یافت که بنده به چه چیز خورده می گیرم.
اگر شما هم به مانند من شاهد گرسنه خوابیدن همسایگان خود باشید به این کلام بنده میرسیدی.
به خداوند یکتا سوگند که خود امام حسین هم به چنین ریخت وپاش حکومتی راضی نیست، در جایی که کودکان سرزمینم گرسنه اندو،در کپر وکلاس های مخروبه ونمور درس میخوانند.
با این همه حزینه چند کودک گرسنه را می توان سیر کرد وچند کلاس درس را آباد.
اگر اطلاع داشته باشید خیلی از مسافران اربعین برای چندمین بار است که به این سفر میروند.
من از بی نوایی نیم روی زرد
عم بی نوایان رخم کرده زرد.
التماس دعا
نظر توسط گرشاسب
در خانواده ما یک غذای نزری در روز تاسوعا سالیان سال پخش میشد. بایک روحانی مشورت کردیم که آن را بین نیازمندان به صورت جیره خشک تقسیم کنیم هزار دليل آورد که فقط باید آن را به هیت عزاداري بدهید.
سرانجام با دیدن گوشهای از فقر همسایگان آن را بین نیازمندان واقعی تقسیم کردیم.
واین همان تفکری است که یا زشت یا زیبا از آن سخن میگویم.
به راستی حسینی باشیم.
نظر توسط
بله فرمایش شما درست است
البته بنده هیچ کس را از سفر حج و زیارت حضرات معصومین علیهم السلام نهی نمی کنم اما به این حقیقت یقین دارم که گاهی ولی شاد کردن و گره ای را از زندگی کسی باز کردن ارزش و اجر و پاداشش از صدها حج و زیارت بی معرفت بیشتر است
برای نمونه ماجرای جالبی را در این رابطه خدمت تان عرض می کنم:
نظر توسط
عبداللَّه از او پرسید: امسال چند تن برای گزاردن حج آمده اند.
گفت: سیصد هزار. پرسید: حج چند تن آنان قبول افتاده است؟
گفت: اندکی. عبداللَّه از این جواب مضطرب گشت و گفت: این خلق بسیار از گوشه و کنار جهان رنج سفر بر خویشتن هموار کرده اند، چون است که زیارت اندکی قبول پروردگار شده است؟
فرشته گفت: مردی در دمشق زندگی می کند، نامش علی بن موفق است، هر چند که به حج نیامده، اما حجش قبول افتاده و حج سفر کنندگان را رب جلیل به خاطر او قبول فرموده است.
عبداللَّه چون از خواب بیدار شد، نیت بست به دمشق برود و علی بن موفق را دیدار کند. چون آن جا رسید به در خانه علی رفت، خوابی که دیده بود به وی گفت و گفت: مرا از کار خویش آگاه کن.
جواب داد: من پاره دوزی گمنامم. سال ها در آرزوی حج بودم.
سرانجام با زحمت زیادی، سیصد درم خرج راه فراهم آوردم. چند روز پیش از عزیمت، زنم که حامله بود، شبی مرا گفت: امشب بوی غذایی خوش از خانه همسایه به مشامم می رسد، برو و اندکی بگیر. به خانه همسایه رفتم و از آن غذا که پخته بود، اندکی طلب کردم. همسایه اشک چشمش جاری شد و گفت: چند شبانه روز بود که کودکان من چیزی نخورده بودند و از بی قوتی، قدرت گفتار نداشتند. امروز در خرابه ای مرداری یافتم، به ناچار قطعه ای از گوشت آن را جدا کردم و با آن طعام پختم. آن گوشت اگر بر ما حلال باشد، بر شما حرام است.
دلم از رنج بینوایی همسایه ام سخت به درد آمد، به خانه بازگشتم. آن سیصد دینار که برای خرج راه حج آماده کرده بودم، برداشتم و به وی دادم و گفتم: این را نفقه فرزندان خود کن. آن وقت دریافتم چگونه حج علی از شهر بیرون نرفته قبول افتاده و به خاطر نیت پاک وی حج سفر کنندگان نیز قبول گشته است
نظر توسط
سلامت و موفق و عاقبت به خیر باشید ان شاءالله